یکی یک دونه مامان و بابا

اولین باری که کوروش جونم سرشو بالا  آورد.            امروز 7 تیر نی نی را همراه خاله نرگس بردیم واکسن زدیم واکسن 4 ماهگی کوروش رو زدیم اولش گلم گریه کرد ولی زود خوب شد بیرون که اومدیم مامان یکی از نی نی ها گفت که چرا کوچولوی شما کم گریه کرد؟!! ...

     پسر گلم رفته توی 5ماهگی     چند وقته که انگشتهای  دستش رو می خوره و خواب ش می بره کوچولوی عزیزم فکر مامانیه ...

لالا لا لا گل لادن مامان دریا، موهاش موجن نمی دونی چه شیرینه در این موجها شنا کردن بابا غرقه در این دریا شنا از یاد اون رفته نمی دونه توی دریاس یا توی آسمون رفته لالالا لا گل پونه مامان از جنس بارونه محبتهاش که می باره بهاری می شه این خونه مامان سبزه، مامان شاده مامان یک دشت آباده به حرفهای شیرینش امید و زندگی داده لالالالا گل صدپر بابا لونست و ما کفتر چه امن و راحته دستاش چه آروم و چه خواب آور دلش یه باغ سرسبزه گل و اب و درخت داره توی باغ دلش هرگز بجز ...

                      ...

دخترخاله ام یک ماه بعد از کوروش در تعطیلات نوروز به دنیا اومد خیلی خوشگله حیف اینجا خوابیده    امیدوارم همبازی های خوبی برای هم باشند     ...

       اینجا تولد کیارش وخاله عاطفه بود  ولی کوروش جونم خوابه همگی خونه مامان بزرگ بودیم چقدر خوش گذشت                                کیارش جان وخاله عاطفه تولدتون مبارک        ...

پسرم اولین باره که اخم کرده خیلی خوش خنده   ...

 5 روزگی کوروش لباس های قشنگ نی نی  رو مادربزرگش بافته دستش درد نکنه   ...